در میان هیاهوی پرزرق و برق بهترین سریال های ایرانی، گاه آثاری سر برمیآورند که نه به دنبال جلب توجه با شوخیهای سرسریاند و نه در پی داستانهای دمدستی. آنها روایتهایی پخته، پیچیده و گاه تلخ را روایت میکنند؛ روایتهایی که نگاه مخاطب را میطلبند، نه فقط چشم گوش او را. سریال کنکل از همین دست آثار است: یک درام پلیسی خوشساخت، با ساختاری تودرتو و بازیهایی حسابشده که نفس مخاطب را بند میآورد. این سریال به نویسندگی و کارگردانی رامتین لوافی و تهیهکنندگی محمد مسعود، در ۱۵ قسمت از پلتفرم استارنت در حال پخش است؛ و همان قسمت نخستش کافی بود تا نشان دهد با چه دنیای پررمز و رازی روبهرو هستیم.
فهرست مطالب
نخستین تجربه سریالسازی کارگردانی با پیشینهای سینمایی
رامتین لوافی، نامی آشنا برای علاقهمندان به سینمای مستقل ایران، حالا پا به قلمرو سریالسازی گذاشته است. تجربههای قبلی او در فیلمهایی چون «برلین-۷» و «هتتریک» نشان میدادند که او دغدغهمند است؛ دغدغهی انسان، حافظه، حقیقت و دروغ. حال، او این دغدغهها را به فرمت سریال منتقل کرده و در سریال کنکل با جهان روایی چندلایه، تلاش کرده پلی بزند میان زبان سینما و امکانات روایی سریال. همین ترکیب، نوید اثری میدهد که هم از نظر فرمی و هم از نظر محتوایی فراتر از تجربههای سطحی رایج در این حوزه حرکت میکند.
داستانی میان راز و روان
سریال کنکل از دل یک بحران کوچک آغاز میشود؛ دزدیهای پیاپی از مواد اولیه یک کارخانه. اتفاقی که در نگاه اول، ممکن است مانند هزاران رخداد مشابه باشد. اما همین نقطهی آغاز، با ورود پلیس به داستان، بدل به گرهی پیچیده میشود. با بازداشت یکی از کارگران، ما وارد لایههایی از حقیقت و دروغ، قضاوت و قضاوتگری میشویم. بهجای آنکه کارآگاه تنها شخصیت پیجوی حقیقت باشد، همهی شخصیتها در نقش کارآگاه و متهم ظاهر میشوند؛ و اینجاست که سریال کنکل به یک اثر روانشناسانه بدل میشود.
لوافی با پرهیز از روایتهای سرراست، از همان ابتدا فضایی را میسازد که تماشاگر در آن احساس ناامنی کند؛ نه صرفاً به خاطر جرمی که رخ داده، بلکه به دلیل روابط انسانی ناپایدار و پرمخاطرهای که در بستر کارخانه وجود دارد. هر کارگر، هر مدیر، حتی مأموران پلیس، حامل رازی در دلاند که باید کشف شود. سریال کنکل بیش از آنکه درباره یک دزدی باشد، درباره ناپایداری اعتماد است.

ریتم کند اما حسابشده
در قسمت اول، مخاطب با سیلی از شخصیتها و موقعیتها روبهرو میشود. روایت خطی نیست، برشهای زمانی گاهی گیجکنندهاند، اما همین امر بهدرستی هدف لوافی را تحقق میبخشد: ایجاد احساس بیاعتمادی و گمگشتگی. تماشاگر باید بیاموزد که هر چیز را دو بار ببیند، بشنود، و دربارهاش شک کند. همانگونه که کارآگاهان در دنیای داستان، نمیتوانند به اولین حدس خود اعتماد کنند.
اگرچه این شیوه روایی ممکن است در ابتدا چالشبرانگیز باشد، اما تماشاگر جدی و پیگیر را به تماشای ادامه وامیدارد؛ چرا که هر بخش، بخشی از پازلی را کامل میکند که تصویری بزرگتر و رازآلودتر را ترسیم میکند.
سایر سریال های روز شبکه نمایش خانگی:
ترکیب بازیگران؛ چیدمانی از تجربه و استعداد
بازیگران سریال کنکل ترکیبی هوشمندانه از چهرههای شناختهشده و بازیگرانی با تجربه درخشان اما کمتر دیدهشدهاند. صابر ابر با آن بیان آرام و چشمانی پرسشگر، در نقش مردی ظاهر میشود که چیزی را پنهان میکند، اما نه آنقدر که نتوان به او اعتماد کرد. او بازیگر بحران است و این نقش، بستری مناسب برای بروز ظرایف بازیگریاش فراهم آورده است.
در مقابل او، هانیه توسلی قرار دارد؛ بازیگری که پس از چند سال غیبت، با نیرویی تازه به صحنه بازگشته. توسلی در سریال کنکل نقش زنی را ایفا میکند که همدلیبرانگیز است، اما در عین حال، رفتارش همیشه شفاف نیست. او در مرز میان دلسوزی و دروغ حرکت میکند و این بازی خطرناک، نیازمند ظرافت زیادی است که توسلی به خوبی از پس آن برآمده.
مهدی پاکدل، با صدای پرطنین و چهرهی مرموزش، نقش مدیری را بازی میکند که میتواند قهرمان باشد یا همدست مجرم و تا آخر نمیفهمیم کدامیک است. پدرام شریفی و ستاره پسیانی نیز با حضور پررنگ و چندلایهی خود، نقشهایی را بازی میکنند که در نگاه نخست سادهاند، اما رفتهرفته چهرهای تازه از آنها نمایان میشود.
در کنار این چهرههای اصلی، بازیگرانی چون مرجان اتفاقیان، امیر آقایی، مائده طهماسبی، محمد صدیقی مهر و بهرام ابراهیمی در نقشهایی کوتاه اما تأثیرگذار ظاهر شدهاند. حضور این بازیگران باعث شده تا سریال کنکل از نظر اجرا، اثری پخته و باورپذیر باشد.
از کارخانه تا جامعه
آنچه سریال کنکل را از بسیاری آثار مشابه متمایز میکند، توانایی آن در تعمیم مسئله است. دزدی در کارخانه، تنها استعارهای است برای فساد پنهان در لایههای مختلف جامعه. روابط ناپایدار میان شخصیتها، به روابط اجتماعی گستردهتر اشاره دارند؛ جایی که حقیقت بهراحتی قربانی منافع فردی میشود و سکوت، به امری پذیرفتهشده بدل گشته است.
کارخانه در این سریال نه فقط یک موقعیت جغرافیایی، بلکه نمونهای از جامعهای کوچک است که میتواند نمایانگر جامعه بزرگتر باشد. روابط میان کارگران و مدیران، یادآور همان نابرابریها و سوءظنهایی است که در لایههای مختلف زندگی شهری جریان دارد. سریال کنکل با بهرهگیری از ژانر پلیسی، موفق شده رگههایی از نقد اجتماعی را به متن خود تزریق کند، بیآنکه شعاری شود.
موسیقی و فضاسازی؛ تنش خاموش
موسیقی متن سریال با تمهایی سرد و مینیمال، فضایی اضطرابآلود را تشدید میکند. آهنگساز با پرهیز از تمهای احساسی و استفاده از صداهای تیز و ممتد، روحی بیقرار را در تمام قسمتها جاری کرده است. فضاسازی بصری نیز با نورپردازیهای ملایم اما سایهدار، محیط کارخانه و خانههای کارگران را به محیطهایی اسرارآمیز بدل کرده است. این توجه به جزئیات، از سریال کنکل سریالی دیدنی ساخته؛ نهفقط به خاطر داستان، که به خاطر اجرا.
زمان پخش و نحوه دسترسی
سریال کنکل در ۱۵ قسمت تولید شده و هر پنجشنبه ساعت ۸ صبح به صورت رایگان از پلتفرم نمایش خانگی استارنت منتشر میشود. انتشار رایگان این سریال، به ویژه با توجه به کیفیت فنی و بازیگری بالایش، نشاندهنده تلاشی برای جلب مخاطب گستردهتر است.
کلام آخر؛ آغاز یک مسیر تازه در روایتهای جدی
«کنکل» تنها یک سریال معمایی نیست. این مجموعه تلاش میکند نشان دهد که چگونه یک حادثه کوچک، میتواند پرده از ساختارهای فرسوده، دروغهای تلنبارشده و اعتمادهای شکننده بردارد. با روایت چندلایه، بازیهای درخشان و فضایی پرتعلیق، «کنکل» اثری است که در ذهن مخاطب میماند؛ نه صرفاً بهخاطر آنچه میگوید، بلکه بهخاطر آنچه نمیگوید و مخاطب را وامیدارد خودش به دنبال آن برود.
اگر از آن دسته مخاطبانی هستید که داستانهای چندوجهی، شخصیتهای پیچیده و تعلیقهای هوشمندانه را میپسندید، سریال کنکل انتخابی است که شما را ناامید نخواهد کرد. این سریال، آغاز راهی تازه در تولیدات نمایش خانگی است؛ راهی که از حقیقت نمیهراسد و از تماشاگرش میخواهد تیزبینتر باشد.