صفحه اصلی > دانستنی های فیلم : سریال «The Witcher»، بدترین اقتباسی است که نتفلیکس با الهام از کتاب‌ها ساخته است!

سریال «The Witcher»، بدترین اقتباسی است که نتفلیکس با الهام از کتاب‌ها ساخته است!

نوشتۀ جفری هریس

فصل سوم سریال اقتباسی نتفلیکس، The Witcher رسما به پایان رسید. آخرین فصل، در واقع به عنوان آخرین حضور ستارۀ سینمایی، هنری کاویل در نقش «گرالت» است و اکنون لیام همسورث قرار است این نقش را در فصل چهارم که قبل‌تر هم اعلام شده بود، به عهده گیرد. تا زمانی که اعتصاب فعلی انجمن نویسندگان آمریکا (WGA)، انجمن بازیگران سینما و هنرمندان تلویزیون و رادیوی آمریکا (SAG-AFTRA) حل و فصل نشود، تولید فصل بعدی آغاز نخواهد شد. اما با پایان یافتن فصل سه وقت آن رسیده است که نگاهی به تغییر و تحولات خط داستانی سریال بیاندازیم که طی به نمایش درآوردن داستان از کتاب اصلی رخ داده است.

سریال The Witcher به دلیل تغییرات فراوانی که در محتوای کتاب ایجاده کرده است، به کانون بحث و جدل‌های شدیدی تبدیل شده است. چرا که این سریال بر اساس مجموعه‌ای تحسین‌برانگیز از رمان‌های فانتزیِ دارک که توسط آندری ساپکوفسکی نوشته شده است پیش می‌رود. این سریال در طول سه فصل اخیر تغییرات مشکوک زیادی در متن کتاب ایجاد کرده است، اما یکی از بدترین آنها یک داستان فرعی تازه ابداع شده بود که در آن جادوگر ینفر، قدرت جادویی خود را در فصل دو از دست می‌دهد.

این داستان فرعی یک واکنش زنجیره‌ای از مخالفت‌ها را ایجاد کرد که باعث آسیب جدی به سریال شد.

فصل اول سریال The Witcher با تمام ایراداتش، در مسیر درستی به پایان می‌رسد. گرالت و سیری (فریا آلن) سرانجام با هم پیمان می‌بندند و گرالت نقش سرنوشت‌ساز خود را به عنوان نگهبان سیری می‌پذیرد؛ چرا که او را به عنوان فرزند موعود خود می‌بیند. با این حال، در ساخت فصل دو، لورن اشمیت هیسریچ، مجری برنامه و تیم نویسندگی او به این نتیجه رسیدند که در پایان فصل، یک درگیری مستقیم و شرورانه برای قهرمانان ضروری است. ورود ولث مایر (آنیا مارسون)، با نام مستعار «مادر نامیرا» به منزلۀ حضور یک شخصیت شوم در طول فصل است. او شخصیت‌ها را با وعده‌های وسوسه‌انگیز فریب می‌دهد تا دستورات او را انجام دهند و او را از زندانی که سال‌ها پیش توسط اولین جادوگرها به آن تبعید شده بود، آزاد کنند.

در واقعیت، در پایان فصل دو، مادر نامیرا تبدیل به یک جن قدرتمند و عضوی از وایلد هانت می‌شود. او نه تنها فرانچسکا فیندابایر (مسیا سیمسون) و فرینگیلا ویگو (میمی ندیونی) را فریب می‌دهد، بلکه ینفر از ونگربرگ را نیز فریب می‌دهد. ظاهراً ینفر توانایی‌های جادویی خود را در نبرد Sodden Hill از دست داده است. در نتیجه مادر نامیرا به ینفر پیشنهاد می‌دهد که قدرت‌هایش را به او بازگرداند. در عوض، ولث مایر از او می‌خواهد که سیری را به طور کامل تحت فرمان سینترا در آورد. سرزمین مادری سیری اکنون توسط نیلفگراد‌ها، پس از حمله آن‌ها به پادشاهی در فصل اول، اشغال شده است.

تیم نویسندگی به این نتیجه رسیدند که در پایان فصل، یک درگیری مستقیم و شرورانه برای قهرمانان ضروری است.

نویسندگان به طور کلی مشکل اساسی را با شخصیت ولث مایر آغاز کردند. آنها یک شخصیت شرور جدید برای سریال ایجاد کردند در حالی که هرگز در کتاب‌ها حضوری نداشته است. در هر صورت، رفتار او بیشتر به رفتار گانتر ادیم، موجود شیطانی که در The Witcher 3: The Wild Hunt، Hearts of Stone حضور یافت، نزدیک است. در نتیجه‌ی با گنجاندن ولث مایر در داستان، ابداع شخصیت‌ها، داستان‌های فرعی و وقایعی که هرگز در کتاب‌های ساپکوفسکی ظاهر نشده‌اند، نویسندگان این مجموعه به مسیر خطرناکی پا گذاشتند. بدترین قسمت در این مورد این است که ینفر در نهایت پیشنهاد ولث مایر را می‌پذیرد و با او همراهی می‌کند. به طور خلاصه، ینفر نه تنها به گرالت خیانت می‌کند، بلکه به سیری نیز پشت می‌کند. خیانت ینفر به سیری و گرالت هرگز در کتاب ها اتفاق نمی‌افتد!

البته در رمان‌ها، ینفر و گرالت تاریخچۀ دیرینه و ناموفقی در مورد روابط رمانتیک خود دارند. در کتاب‌ها، زمانی که برای اولین بار با سیری ملاقات می‌کنند، دقیقاً در شرایط نامناسبی از رابطه‌شان قرار دارند. با این حال، خیانت به سیری و گرالت به شیوه‌ای غیرقابل بخشش و جبران‌ناپذیر، چیزی است که هرگز در داستان مرجع اتفاق نمی‌افتد. اگرچه ینفر در سریال نتفلیکس متوجه خاص بودن سیری می‌شود، اما این موضوع خیلی دیر اتفاق می‌افتد. اقدامات او به آزادی ولث مایر از زندانی که توسط اولین جادوگران در آن قرار گرفته بود، کمک می‌کند. ولث مایر موقتاً سیری را اسیر می‌کند؛ بسیاری از جادوگران را در Kaer Morhen می‌کشد و فقط تعداد کمی از آنها جان سالم به در می‌برند.

در حالی که گرالت و ینفر سیری را از اسارت ولث مایر آزاد می‌کنند، ولث به منطقه دیگری باز می‌گردد و با دوستان خود در وایلد هانت متحد می‌شود. تا اینجای داستان ولث مایر عملا برنده شده است و به هر چیزی که می‌خواست رسیده است. ینفر به آزادی ولث مایر کمک می‌کند، ولث موفق می‌شود که از انجمن جادوگران انتقام بگیرد و به لطف ینفر، مادر نامیرا دوباره با وایلد هانت متحد می‌شود، همۀ این‌ها، رویدادها، کنش‌های شخصیتی، و تحولاتی هستند که هرگز در کتاب‌ها رخ نداده است.

ینفر بدون عیب نیست؛ اما خیانت او و کمکش به ولث مایر، برای طرفداران قدیمی این مجموعه اتفاق ناخوشایندی بود.

مخصوصاً با وجود داستان‌هایی که قرار بود بعد از فصل دو منتشر شوند. در این داستان‌ها قرار است سیری ینفر را به عنوان مادر‌خوانده‌اش قبول کند. گرالت، ینفر و سیری یک خانواده جدید را تشکیل می‌دهند. خانواده‌ای که با انتخاب به هم پیوند خورده‌اند، نه با خون. متأسفانه، سریال نتفلیکس رابطه سیری و ینفر را بر پایه‌ی فریب و بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند. ناگفته نماند، نتفلیکس صحنه‌های درگیری‌ای را برای ینفر تعریف کرد که با شخصیت او در کتاب‌ها مطابقت نداشت.

در حالی که قدرت های جادویی ینفر برای او مهم است، انگیزه اصلی او در طول سریال این است که مادر شود. اوایل، هم در کتاب‌ها و هم در سریال، او سعی می‌کند از قدرت یک جن برای از بین بردن نازایی خود سوء استفاده کند تا بتواند بچه‌دار شود. در فصل اول، ینفر در حال انجام یک فرآیند جادویی و جراحی است که به او ظاهری زیبا و عمر طولانی می‌بخشد. اما برای انجام این کار، او مجبور است اندام‌های تولید مثل خود را قربانی کند و نابارور شود. با گذشت زمان، ینفر از عقیم بودن خود پشیمان می شود و در حسرت داشتن فرزندی از خود قرار می‌گیرد. طنز داستان این است که سیری در نهایت به فرزند پیدا شده‌ی ینفر تبدیل می‌شود. با توجه به اینکه انگیزه‌ی ینفر از خواستن فرزند قبلاً در سریال نتفلیکس تثبیت شده بود، آیا برای ولث مایر منطقی نیست که ینفر را با پیشنهاد معامله‌ای که نازایی او را درمان می‌کند و اندام های تناسلی او را بازسازی می‌کند وسوسه کند؟ در حالی که داستان نتفلیکس مطلقا به کتاب‌ها وفادار نیست، این حداقل انگیزۀ شخصیت است که به نسخۀ کتاب -که قبلاً در مجموعه تلویزیونی لایو اکشن اجرا شده بود- وفادار مانده بود. به همین علت، در فصل بعدی “The Witcher”  برای ترمیم این روابط مهم باید وقت گذاشته شود.

از سوی دیگر، در کتاب‌ها، این گرالت است که از ینفر کمک می‌گیرد تا سیری را آموزش دهد و به او در مورد جادو تعلیم دهد و قدرت‌هایش رابیشتر بشناسد. این دو شخصیت در نهایت رشد می‌کنند تا یک پیوند قوی ایجاد کنند، به طوری که سیری ینفر را به عنوان مادرش می‌شناسد و ینفر سیری را به عنوان فرزند خود. با توجه به اینکه ینفر آرزوی داشتن فرزندی از خود را دارد، سرنوشت در نهایت به او فرزندی غیرمنتظره در کالبد سیری می‌دهد. متأسفانه، این داستان فرعی دچار تغییر می‌شود و طعم تلخ خیانت ینفر به سیری و گرالت را بر کام طرفداران باقی می گذارد.

با گذشت زمان، ینفر از عقیم بودن خود پشیمان می شود و در حسرت داشتن فرزندی از خود قرار می‌گیرد.

با توجه به مشکلات ناشی از این فصل، بازگشت فصل جدید باید برای ترمیم این روابط اصلی تلاش کند تا آن‌ها را به جایی که برای انطباق با رویدادهای کتاب، نیاز دارد، برساند. این موضوع ایجاب می‌کند تا مجموعه‌ای از صحنه‌های متشکل از تبادل نامه‌های محبت‌آمیز بین ینفر و گرالت به تصویر کشیده شود. در هر صورت اتفاقی که در سریال می‌افتد، یک تلاش بی‌نتیجه برای جبران وقایع فصل قبل و ایجاد مطابقت با اتفاقاتی است که یادآور ماجرای کتاب‌ها است، تا بتواند اعتماد گرالت به ینفر را ترمیم کند.

در هر صورت اتفاقی که در سریال می‌افتد، یک تلاش بی‌نتیجه برای جبران وقایع فصل قبل است، تا بتواند اعتماد گرالت به ینفر را ترمیم کند.

صرف نظر از تغییرات داستانی، انتظار می‌رود «The Witcher» با فصل چهارم ادامه یابد. در حالی که سریال اکنون با کاویل در نقش گرالت خداحافظی می‌کند؛ همسورث در حال حاضر قرار است این نقش را در فصل چهارم بازی کند. کیفیت نقش‌آفرینی همسورث برای این شخصیت باید دیده شود، اما بسیاری از طرفداران و بینندگان به اجرای کاویل در نقش گرالت دلبسته شدند. سخت است که بپذیریم کاویل سریال را ترک خواهد کرد، به خصوص با توجه به زمانی که او برای این نقش گذاشت و همچنین روابط خوبی که با آلنی که نقش سیری و چالوترایی که نقش ینفر را بازی می‌کرد، گرفت. اما امیدواریم که فصل چهارم، این اشتباهات را مرتکب نشود. اشتباهاتی که در وهلۀ اول، در فصل دو با شکستن این روابط به وقوع پیوست.

دیدگاهتان را بنویسید