صفحه اصلی > دانستنی های فیلم : سریال The Witcher از فانتزی‌ای استفاده می‌کند که حتی Game of Thrones هم جرات استفاده از آن را نداشت!

سریال The Witcher از فانتزی‌ای استفاده می‌کند که حتی Game of Thrones هم جرات استفاده از آن را نداشت!

سریال The Witcher در پیچش‌های پیرنگش، از فانتزی‌ای استفاده می‌کند که حتی Game of Thrones هم جرات استفاده از آن را نداشت؛ اما در Winds of Winter بدون شک از آن استفاده خواهد شد.

در فصل سوم سریال The Witcher از عنصر فانتزی به عنوان بخشی از داستان شخصیت سیری استفاده خواهد شد، نکته‌ای که نمایانگر تفاوت اساسی آن با رویکرد سریال Game of Thrones  به عنصر فانتزی است.

حاوی اسپویل

خلاصه:

  • فصل سوم The Witcher عناصر فانتزی‌ای را در بر می‌گیرد که Game of Thrones از آن‌ها اجتناب می‌کرد.
  • استفاده از فانتزی در The Witcher در خدمت اهداف احساسی و موضوعی است و داستان سیری(Ciri) را به گونه‌ای پیش می‌برد که بازی تاج و تخت می‌توانست با استارک‌ها و گرگ‌هاشان انجام دهد.
  • گرچه بازی تاج و تخت تک‌شاخ نداشت، جورج آر.آر. مارتین، حضور تک‌شاخ در The Winds of Winter را تایید کرده است.

فصل سوم The Witcher یک عنصر فانتزی را معرفی می‌کند که بازی تاج و تخت می‌توانست از آن استفاده کند اما از آن اجتناب کرد؛ اگرچه حضورش برای The Winds of Winter تأیید شده است. سریال‌های The Witcher و Game of Thrones شباهت‌های زیادی با هم دارند. هر دو سریال، فانتزی و متکی بر اقتباسی از کتاب هستند، با دنیای داستانی پر از خشونت و سیاستی پیچیده؛ اما همانطور که فصل سه نشان می‌دهد، این دو سریال چندین تفاوت کلیدی نیز دارند. گرچه فصل سوم  The Witcher ضعف‌هایی در پردازش داستان دارد، اما از نظر جنبه‌های فانتزی تا حد زیادی موفق است، موردی که در مورد Game of Thrones همیشه صادق نیست.

پایان فصل سوم The Witcher این امر را تایید می‌کند. از نبردهای جادویی در مقیاس بزرگ گرفته (به‌خصوص جادو با آتش و شاهکارهای حیرت انگیز با رعد و برق) تا سیری که به بیابان کورات منتقل می‌شود و آنجا مجموعه‌ای از رؤیاها را می‌بیند. این تضاد با بازی تاج و تخت را می‌توان به وضوح در سکانس‌های بیابان دید و متوجه رویکرد کاملا متفاوت دو سریال به ساختار فانتزی شد. نمی‌توان گفت که سریال The Witcher در همه‌ی زمینه‌ها بهتر از بازی تاج و تخت عمل می‌کند، اما در استفاده از ژانر فانتزی برتری خود را به رخ می‌کشد.

اسب تک شاخ The Witcher دقیقاً همان نوع فانتزی است که در بازی تاج و تخت از آن اجتناب شده بود.

سیری در فصل سوم The Witcher با یک اسب تک‌شاخ در صحرا ملاقات می‌کند، اسب تک‌شاخی که نقش چراغ‌راه و راهنما را برای او دارد و به او در قسمت بعدی سفرش کمک می‌کند، جایی‌که باید با گذشته‌اش کنار بیاید و مسیری جدید برای آینده‌اش انتخاب کند. انتخاب سیری در استفاده از جادوی آتش برای نجات اسب شاخ‌دار یا «اسب کوچولو» اثری کلیدی در سیری برای کنار گذاشتن قدرت‌هایش دارد. احتمالاً اسب شاخ‌دار در فصل چهارم The Witcher یا بعد از آن، باز هم نقش مهمی در داستان بازی کند. در کتاب‌ها، اسب شاخ‌دار، بخش کلیدی داستان سیری و دشمن وایلد هانت است.

اسب شاخ‌دار، مخصوصاً با توجه به اینکه حضورش بسیار به جادو و سفر قهرمانانۀ سیری گره خورده است، یکی از ناب‌ترین لحظات فانتزی در فصل سوم The Witcher است که سازندگان یکی از نمادین‌ترین موجودات اسطوره‌ای را به سریال می‌آورند؛ دقیقا چیزی که بازی تاج و تخت نداشت. مانند دنیای The Witcher، چنین گمان می‌رود که تک‌شاخ‌ها در دنیای Game of Thrones نیز وجود داشتند، اما هرگز در سریال حضور پیدا نکردند. اگرچه این موضوع فقط مختص تک‌شاخ‌ها نیست: شبکه HBO اغلب از استفاده از عناصر فانتزی اجتناب می‌کند. البته در چند سکانس در سریال ما تعداد زیادی اژدها می‌بینیم، ولی این حضور صرفاً به دلیل جالب بودن اژدهاها و سرگرم کردن مخاطب است. همچنین وایت‌واکر‌ها را هم در سریال داریم، اما جالب‌ترین (و فانتزی‌ترین) سوالات مخاطبان در مورد آن‌ها بی‌پاسخ گذاشته می‌شود.

برای نمونه، گرگ‌ها به ندرت فرصت حضور داشتند، ارتباط فانتزی استارک‌ها با حیوانات به یک‌دفعه قطع شد، سریال هرگز به خود زحمت توضیح دادن قدرت کلاغ سه‌چشم را نداد، پیش‌گویی‌ها تا جای ممکن از سریال حذف شدند، اشیاء باستانی و قدرتمند (مانند شاخ زمستان، شاخ اژدها، شیشه و شمع) استفاده نشدند، و جادوهایی نیز که نشان داده شدند، اگر منصف باشیم، چندان جادوهای چشم‌گیری نبودند. سریال Game of Thrones با موفقیت داستان فانتزی خود را با جنگ سیاسی و درام خانوادگی ترکیب کرد­­­­ -به قول برخی، تلفیقی از ارباب حلقه‌ها و سوپرانوز- اما هر چه جلوتر رفت از ژانر فانتزی دور شد. انگار که خود سازندگان هم از فانتزی بودن سریال‌شان خجالت‌زده‌ بودند. چنین چیزی در مورد The Witcher  صدق نمی‌کند.

در نهایت، می‌توان گفت که استفاده از فانتزی یک موهبت برای The Witcher است. این نه تنها به سریال اجازه می‌دهد تا دنیایی باورنکردنی خلق کند، بلکه به طرز حائز اهمیتی در خدمت اهداف احساسی، روایی و موضوعی جهت پیشبرد داستان سیری قرار می‌گیرد. با اتمام کار هنری کاویل در The Witcher، مسئولیت بیشتری بر دوش فریا آلن، بازیگر نقش سیری، قرار خواهد داشت؛ حتی اگر گرالت همچنان در کنار لیام همسورث قرار بگیرد. دلیل هم روشن است، زیرا او برای تبدیل شدن به شخصیت اصلی و در نتیجه ارتباط عمیق‌تر با داستان فیلم به میان آمده است، همانگونه که حضور اسب شاخ‌دار و رؤیاهای بیابان نشان دادند. پس این شخصیت اسطوره‌ای برای ادامۀ داستان بسیار حیاتی است و این همان کاری است که بازی تاج و تخت نیز باید در مورد استارک‌ها و گرگ‌های دورگه‌شان انجام می‌داد.

جورج آر. آر. مارتین: The Winds of Winter تک‌شاخ خواهد داشت!

بازی تاج و تخت ممکن است تک‌شاخ نداشته باشد، اما ششمین کتاب جورج آر آر مارتین در مجموعه کتاب نغمۀ آتش و یخ، The Winds of Winter، ورق را برخواهد گرداند. این حدس و گمان ما نیست، بلکه در پادکست استارتاک نیل دگراس تایسون، مارتین مستقیماً به وجود تک‌شاخ اذعان می‌کند. او همچنین گفت: «من برداشت جالبی از تک‌شاخ‌ها در کتاب‌های جدیدم دارم.»

تک‌شاخ‌ها قبلاً در «آواز یخ و آتش» حاضر شده‌اند (اگرچه حتی در وستروس، آنها موجوداتی معمولی نیستند که همه‌جا باشند)، اما بیشتر از طریق رویاها حضور به عمل می‌آورند، از جمله یکی از رویاهای جان اسنو. تک‌شاخ‌ها در رویاها پشمالو هستند و توصیفی که از آن‌ها ارائه می‌شود بیشتر شباهت به بز دارد، که می‌تواند نقش مهمی در مشخص شدن برداشت مارتین از آن‌ها داشته باشد. اگرچه آن‌ها تا اینجا به طور مختصر توصیف شده‌اند، اما احتمالاً در کتاب بعدی به لطف ماجرای ریکون استارک رسماً در داستان حضور پیدا خواهند کرد. بر خلاف سریال بازی تاج و تخت، در کتاب چنین برداشت می‌شود که ریکون در جزیرۀ اسکاگوس است، جزیره‌ای با همزیستی آدم‌خوارها و تک‌شاخ‌ها.

در کتاب‌ها، داووس سیورث به سمت اسکاگوس می‌رود تا ریکون را پیدا کند و او را از طرف وایمن مندلی، حاکم وایت هاربر به خانه بازگرداند، تا از طریق آن به استنیس باراتیون اظهار وفاداری کند. سریال در ادامه‌ی فرار از ژانر فانتزی، داستان ریکون را به کلی تغییر داد. اما در کتاب بعدی مجموعه، بادهای زمستان، داستان به تاکیید بر عناصر فانتزی خود ادامه می‌دهد. نمی‌توان گفت این الهام‌گیری دقیقاً مشابه تک‌شاخ در The Witcher خواهد بود، اما در تضادش با فصول قبلی سریال و تاکید بر عنصر فانتزی جالب خواهد بود.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید