صفحه اصلی > دانستنی های فیلم : چگونه قسمت اول “ماموریت: غیرممکن- روزشمار مرگ”، مخاطبان را مجبور می‌کند تا بار دیگر درمورد تکنولوژی بیندیشند.

چگونه قسمت اول “ماموریت: غیرممکن- روزشمار مرگ”، مخاطبان را مجبور می‌کند تا بار دیگر درمورد تکنولوژی بیندیشند.

چگونه قسمت اول”ماموریت: غیرممکن- روزشمار مرگ”، مخاطبان را مجبور می‌کند تا بار دیگر درمورد تکنولوژی بیندیشند.

متفاوت از فیلم‌های قبلی، تکنولوژی در قسمت اول ” ماموریت: غیرممکن- محاسبات مرگبار” به جای اینکه موهبتی برای بشر باشد، در نقش مانعی بزرگ نمایان می‌شود.

نوشتاری از آرتر گویز، منتشر شده در تاریخ اول آگوست2023

خلاصه:

  • قسمت اول”ماموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ” کلیشه‌های معمول را با به تصویر کشیدن تکنولوژی و فناوری به عنوان یک مانع به جای یک راه‌حل درهم می‌شکند. این رویکرد باعث می‌شود که شخصیت‌ها مجبور شوند تا بر روی توانایی‌های خود تکیه کنند.
  • این فیلم همچنین مخاطبان را به چالش می‌کشد تا درمورد وابستگی خود به تکنولوژی در جهان واقعی تجدیدنظر کنند و سوالاتی اساسی را درباره‌ی تأثیر آن بر جامعه مطرح کنند.
  •  در حالی که داستان پیش می‌رود، تیم مجبور می‌شود از دستگاه‌های تکنولوژیک مورد اعتماد خود دست بکشند که این موضوع، خطرات جهانی که توسط هوش مصنوعی پیشرفته کنترل می‌شود را روشن می‌سازد.

«ماموریت: غیرممکن- روزشمار مرگ» قسمت اول یک نقد مستقیم بر روی سریالی که همیشه بسیار بر فناوری متکی بود ایجاد می‌کند. در فیلم، ایتان هانت و تیم او بار دیگر خود را به صورتی متفاوت درآورده‌اند تا دو کلید ارزشمندی را جمع‌آوری کنند که باهم توانایی تغییر سلسله مراتب قدرت در زمین را دارند. در یک ماموریت که هیچکس نمی‌تواند مورد اعتماد باشد، شخصیت‌های قدیمی و جدید از جمله شخصیتی خطرناک از گذشتۀ ایتان، سعی دارند که زودتر به کلیدها برسند.

در پایان، فاش می‌شود که کلیدها محل حضور یک موجود را در یک زیردریایی غرق شده باز می‌کنند. این موجود به دلیل ظرفیتش در پیدا کردن و مختل کردن هر دستگاه فناوری در سراسر جهان به سرعت به یکی از برترین شروران «ماموریت: غیر ممکن» مبدل می‌شود؛ در واقع این موجود، یک هوش مصنوعی است که به تنهایی پیشرفت کرده و برعلیه سیستم درآمده و تهدید شروری است که باعث می‌شود ایتان و تیمش برای ناشناس باقی‌ماندن از اقدامات غیرمنتظره‌ای استفاده کنند.

mission impossible dead reckoning

چگونه تکنولوژی نقشی کلیدی در ماموریت غیرممکن ایفا می‌کند.

«ماموریت: غیرممکن» همیشه در میان یک فیلم هیجان انگیز جاسوسی و یک فیلم اکشن ساده قرار گرفته است و سبک و رویکرد خود را در طول هفت فیلم چندین بار تغییر داده است، اما همیشه وفادار به اسطورۀ شکل گرفته توسط برایان دی پالما در فیلم اول می‌ماند. فیلم “ماموریت: غیرممکن” سال ۱۹۹۶ دارای تعداد زیادی صحنه اکشن نوآورانه بود که باعث شد با آن‌ها شناخته شود اما بخش متمایزکنندۀ واقعی، فناوری مخرب معرفی شده توسط دی پالما بود.

با شروع به استفاده از ماسک چهره، نشان تجاری متمایز این مجموعه فیلم، آسانی که این موضوع برای داستان به ارمغان می‌آورد به حدی بزرگ می‌شود که می‌تواند به راحتی معکوس شود. با این حال این، عنصری است که در همه‌‌ی فیلم‎‌های “ماموریت: غیرممکن” به نحوی جدید ظاهر می‌شود و همیشه در حال گذر از یک مرز داستانی متفاوت است. این روش برای فریب مخاطبان در “ماموریت: غیرممکن سه ” به عنوان یک تسکین کمدی در “پروتکل روح”، به عنوان راهی برای نزدیک شدن به هدف در “فال‌اوت”، و… استفاده شده است.

این توضیحات برای کاراکترهای قراردادی این سریال مانند لوتر و بنجی که به طور کامل براساس فناوری توسعه یافته‌اند نیز اعمال می‌شود. لوتر هکر متخصص کامپیوتر است که معمولاً مسئولیت دستیابی به اطلاعات مخفی و تجزیه هدف‌های دشمن را دارد، در حالی که بنجی مهندس فناوری است که مسئول اطمینان از حفظ جان ایتن در مکان‌های خطرناک است. در حالی که ایتن فردی است عامل اصلی جریانات است، اما او بدون کمک تیمش نمی‌توانست به این نقطه برسد، اگرچه تیم او تا اینجا بیشتر نقش یک پل بین انسان و فناوری را ایفا می‌کنند.

در این سریال، فناوری دستاوردهای غیرممکن را فراهم می کند، چیزی که همیشه قابل احترام و شایستۀ تقدیر بود. این تنها در قسمت اول پروژه‌ی “ماموریت: غیرممکن- محاسبات مرگبار” است که تغییر پیدا می‌کند و به جای نجات جان، فناوری به چالشی عظیم تبدیل می‌شود انتخاب چنین تفاوت بزرگی بیش از آن‌که مربوط به آن‌چه بر روی پرده‌ی فیلم در جریان است باشد، با اتفاقات بیرون از پرده‌ی فیلم در ارتباط است.

فیلم همیشه وفادار به اسطورۀ شکل گرفته توسط برایان دی پالما ماند.

mission impossible 7

چرا قسمت اول “ماموریت: غیرممکن- روزشمار مرگ” مخاطبان را به چالش می‌کشد تا بار دیگر درمورد فناوری تفکر کنند.

اگر چیزی از لحاظ زمانی درمورد، قسمت اول “مأموریت: غیرممکن” مناسب بود، انتشار آن در همزمانی با اعتصاب اتحادیه نویسندگان آمریکا و درست قبل از ورود SAG-FTRA به آن‌ها است. فیلم، این رویدادها را به طور مستقیم پیش‌بینی نکرد، اما به عنوان یک محصول، به ارتقای هدف‌های هوشمندانه و بسیاری از نگرانی‌های در حال تحول راجع به هوش مصنوعی می‌پردازد و بینندگان را مجبور به فکرکردن به این سوال می‌کند که در چه حد و چه میزان وابستگی جهان به فناوری منطقی است؟ این فیلم این مسائل را با درج آن‌ها در سفر پرماجرای ایتان نشان می‌دهد.

در مقابل یک قدرت نامرئی از طبیعت تکنولوژی، شخصیت‌ها مجبور هستند تا دستگاه های تکنولوژیک قابل اعتماد خود را کنار بگذارند وگرنه آن‌ها به آسانی قابل پیداشدن و تخریب خواهند بود. احساس می‌شود که این فیلم بلافاصله به گذشتۀ خود باز می‌گردد زیرا شخصیت‌ها به طور مستقیم به تمام مسائلی که علاوه بر سرنوشت “مأموریت: غیرممکن”، از پیشرفت کل صنعت سینمایی نیز جلوگیری می‌کند، اشاره می‌کنند.

فیلم به بسیاری از نگرانی‌های در حال تحول راجع به هوش مصنوعی می‌پردازد

پیامی که قسمت اول “مأموریت: غیرممکن” از طریق موجودیت یک هوش مصنوعی خطرناک و قابلیت ایجاد نظم جدید جهانی را منتقل می‌کند، به طور کاملی شفاف است، اما پیام پنهان فیلم بیش از آنچه که به چشم می‌آید، حرف برای گفتن دارد. در این فیلم، ایتان و تیم خود در خارج از منطقه‌ی امن خود قرار می‌گیرند و مجبور به کاری می‌شوند که در آن بهترین هستند. تکنولوژی که در سایر فیلم‌ها به شدت حضور داشت، اینجا به خرابی می‌افتد؛ دستگاهی که مسئول ماسک‌های صورت است ناگهان خراب می‌شود، ارتباطات آنلاین از دست می‌رود و در چشم برهم زدنی، بنجی مشکوک به حالت رانندگی خودکار ماشین‌ها می‌شود و مطمئن می‌شود که کمربندها را ببندد. حتی شخصیت‌هایی مانند بنجی و لیوتر نیز مجبور می‌شوند تا ابزارهای تکنولوژیک خود را پشت سر بگذارند و وارد منطقه‌ی عمل شوند، همان‌طور که در صحنه فرودگاه مشاهده می‌کنیم.

این زنجیره ای از رویدادهای غیرقابل پیش بینی بیگانه بطور ناگزیر بینندگان را مجبور به دوباره فکر کردن درباره فناوری می‌کند. تفاوت بین واقعیت و داستان این است که در دنیای واقعی، از فناوری‌های نوآورانه جدید برای حل مشکلاتی استفاده می‌شود که وجود ندارد. تعهد “مأموریت: غیرممکن ” به شفاف‌سازی این چالش و تبدیل آن به یک مبارزۀ واقعی بسیار قابل توجه است. و همان‌طور که ایتان در سراسر هفت قاره برای نابودی یک فناوری که نباید وجود داشته باشد تلاش می‌کند، تام کروز نیز نیاز به ارزش‌گذاری هنر واقعی را تأیید می‌کند. با زیرنویسی از احساس ناامیدی، قسمت اول”ماموریت: غیرممکن” در مورد این می‌گوید که زمانی خواهد بود که فناوری به قدری پیشرفته شود که به طور کامل در جامعه حل شود. فرانک هربرت با کتاب‌های بین‌المللی خود، همین پیام را منتقل می‌کند و چند دهه بعد، مفهوم موردنظر او قابل تجربه به نظر می‌رسد.

مبارزه هنوز تمام نشده است. با توجه به اینکه ایتان و تیم خود باید راهی برای رسیدن به سواستوپل، زیردریایی غرق شده در اعماق اقیانوس قطبی، بدون اینکه توجه‌ها را به خود جلب کنند، پیدا کنند، مسائل مطرح شده در قسمت یک ممکن است فقط آغازی باشند و “مأموریت: غیرممکن” همه چیز را عملی‌تر از همیشه خواهد کرد و فاصله خود را از تکنولوژی‌ای که ایتان را برای بارهای متعدد نجات داد، بیشتر می‌گرداند. جهان، خود را در یک چرخۀ وحشتناک قفل کرده است که در آن فناوری، هر فرد را در یک حلقه از ناهماهنگی ارتباطات و اطلاعات نادرست قرار می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید