این فیلم که در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بود، یکی از آثار برجسته آن دوره به شمار میرود و توانست با ۱۲ نامزدی در رشتههای مختلف، پس از فیلمهای «موقعیت مهدی» و «علفزار»، بیشترین نامزدی را به خود اختصاص دهد. «برف آخر» موفق به کسب چهار سیمرغ بلورین شد که شامل بهترین فیلمبرداری، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین چهرهپردازی و جایزه ویژه هیأت داوران بود. فیلم سینمایی «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری، که در سال ۱۴۰۰ تولید شده، سرانجام پس از سه سال انتظار روز چهارشنبه، ۲۸ آذرماه، به نمایش درمیآید.
ماجرا در برف آخر از چه قرار است؟
این فیلم ماجرای زندگی یوسف، دامپزشکی در کیاسر استان مازندران، را روایت میکند. او روزها در گاوداریها فعالیت دارد و شبها برای شکار گرگها به جنگلهای اطراف میرود. یوسف معتقد است حمله گرگها به دامها باعث بروز مشکلات بسیاری میشود و از روی کینه این حیوانات را شکار میکند. اما زمانی که با یک گرگ زخمی مواجه میشود، دیدگاهش تغییر میکند و مسیر داستان وارد مرحله تازهای میشود. او در این راه با دامپزشک دیگری با بازی لادن مستوفی مواجه میشود، که نگاه و دیدگاه او به طبیعت و حیوانات نظر یوسف را در مورد شکار گرگها عوض میکند. البته داستان فیلم سینمایی برف آخر به این جریان محدود نمیشود و ماجرای دیگری هم در دل آن جریان دارد. در همین حین و بین دختر یکی از اهالی روستا به نام خورشید هم ناپدید میشود و حالا همه روستا باید بسیج شوند تا خورشید را پیدا کنند. هیچ کس نمیداند برای خورشید چه اتفاقی افتاده و چرا گم شده است. این مساله همچون رازی در ادامه داستان باقی میماند تا اینکه در نهایت این ماجرا و ماجرای یوسف در نقطهای با یکدیگر تلاقی کرده میکنند.
بررسی فیلم برف آخر: استفاده هوشمندانه از زیبایی روستایی
داستان فیلم برف آخر به گونهای جلو میرود که نشان دهد نارضایتی اهالی روستا از خسارات و تلفاتی که گرگها به روستاییان و دامهای آنها وارد میکنند در مقابل اوامر سازمان محیط زیست قرار دارد؛ سازمان محیط زیست در منطقه برای برقراری تعادل در زنجیره غذایی طبیعی تعدادی گرگ را در آنجا آزادسازی کرده است. در واقع نمایش این تضاد در جامعه کوچک و روستایی در شمال ایران میتواند به نوعی کشمکشهای جوامع بزرگتر بر سر منافع محیط زیستی را به تصویر بکشد؛ منافعی که از سمت سازمانهای بزرگ در نظر گرفته و طبق آنها عمل میشود، اما مردم درستی این تصمیمات را تا زمانی که مستقیما متضرر میشوند، درک نمیکنند و ممکن است با واکنشهای خود خسارات جبران ناپذیری وارد کنند. در ادامه بررسی فیلم سینمایی برف آخر نمیتوان از لوکیشن زیبا و دور از شهر آن صحبت نکرد؛ کارگردان با فاصله گرفتن از فضای شهری و استفاده از مناظر دستنخورده طبیعی با هوشمندی توجه مخاطب را به جنبههای بصری فیلم خود جلب میکند. استفاده از منظرههای فوقالعاده زیبا و سکوت طبیعت از بهترین جنبههای فیلمبرداری فیلم برف آخر است که در نهایت با دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری به تایید همگان رسیده است.
نمایشی متفاوت از روستا و دغدغههای آنها
از دیگر نکات مثبت فیلم برف آخر دور شدن از تم نخنمای زندگی فقیر روستایی است و حالا فیلم این بار دارد یک دامپزشک تحصیل کرده را در روستا نشان میدهد که میخواهد کار درست را انجام دهد. در کنار مناظر زیبا در فیلم برف آخر بارقههایی از جذابیت شهری و مدرن دیده میشود؛ آنجا که امین حیایی اسلحه به دست در دل جنگل به شکار میپردازد. شخصیت پردازی کاراکتر یوسف با بازی امین حیایی هم به نوعی قصد فاصلهگیری از شخصیتسازیهای رایج و کلیشهای را دارد؛ دامپزشکی که دوست و همدل مردم روستاست و همیشه در مواقع حساس درست را از غلط تشخیص میدهد، یوسف نیست. یوسف در این داستان گاهی اشتباه میکند و بهترین و دانشمندترین دکتر روستا نیست! امین حیایی در پرداخت شخصیت یوسف درونگرایی و دغدغهمندی او را بیشتر از طریق نگاهها و سکوتهایش به نمایش گذاشته است که شاید همین ظرافت پردازش بوده که برای او جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فجر به ارمغان آورده است. درونگرایی شخصیت یوسف بیشتر در مقابل شخصیت خلیل با بازی مجید صالحی خود را نشان میدهد؛ خلیل که برونگراست و در ادامه داستان با فهمیدن مسئله گم شدن دخترش برونگراییاش بیشتر هم بروز پیدا می کند، به نوعی در خدمت برجستهکردن آرامش کاراکتر یوسف به کار گرفته میشود.
در گفتگو با عوامل و بازیگران فیلم برف آخر
امین حیایی که برای بازی تاثیرگذار خود در برف آخر برنده سیمرغ بهترین بازیگر مرد شده است، درباره تجربه بازیاش در برف آخر گفته است که تنها پنج ماه فرصت داشتم تا بتوانم به شخصیت یوسف نزدیک شوم و کار دشواری هم بود به همین دلیل پیشنهادات بسیاری را رد کردم تا بتوانم در یک اثر به نظر من ماندگار بازی کنم؛ اثری که هر بازیگری دوست دارد تجربه بازیگری در آن را در کارنامه خود داشته باشد. با توجه به محیط سرد لوکیشن، فیلمبرداری این فیلم بسیار دشوار بود و تنها با همدلی عوامل فیلم توانستیم این کار را به پایان برسانیم. همچنین علی بحرینی درباره بازی امین حیایی در برف آخر گفت که «بازی امین حیایی من را بسیار غافلگیر کرد. او پیش از این هرگز من را غافلگیر نکرده بود. حیایی با این فیلم روی بلندترین قله بازیگری در سینمای ما ایستاده است، همان قلهای که بازیگران انگشتشماری فتحش کردهاند. امین حیایی را بازیگری دیدم که قاعده بازی در سکوت را بلد است و عملیات نگاه کردن را به بهترین شکل ممکن اجرا میکند. البته نباید از تاثیر امیرحسین عسگری کارگردان برف آخر برای رساندن حیایی به این مرتبه از درخشش غافل بود.» در ادامه نشست خبری فیلم سینمایی برف آخر، کارگردان اثر، امیرحسین عسگری هم درباره فیلم خود صحبت کرد و به سوالی که درباره اقتباس فیلم مطرح شده بود، پاسخ داد. عسگری گفت که این فیلم هیچ ارتباطی با داستان «زنانی که با گرگها میدوند» ندارد. این کتاب که اثر کلاریسا پینکولا استس است و داستانی مشابه به فیلم سینمایی برف آخر دارد، اما عسگری این ادعا را رد کرد و افزود که «من داستانی از محمد صالح علا خوانده بودم که ماجرای آن از ذهن من بیرون نمیرفت و ما تصمیم گرفتیم که آن داستان را به فیلم سینمایی تبدیل کنیم. در ابتدا طرح اولیه را نوشتیم و بعد شروع به نوشتن دقیق فیلمنامه کردیم.»
بازیگران و عوامل فیلم برف آخر
کارگردانی این اثر را امیرحسین عسگری برعهده داشته و حسن مصطفوی تهیهکننده آن است. نویسندگی فیلمنامه توسط عسگری، امیرمحمد عبدی و سیدحسن حسینی انجام شده است. همچنین مجید صالحی بهعنوان مجری طرح و احسان علیخانی در مقام مشاور پروژه حضور داشتهاند. هرچند گفته شده علیخانی از سرمایهگذاران این پروژه است، این ادعا تاکنون از سوی منابع رسمی تأیید نشده است. بازیگران برجستهای همچون امین حیایی، لادن مستوفی، مجید صالحی، نوشین مسعودیان، صادق ملک، امیر مشهدی، مهدی مهربان و امیرعباس صفاری در این فیلم نقشآفرینی کردهاند. بازی امین حیایی در این اثر برای او جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به ارمغان آورد و بازیهای مستوفی و صالحی نیز با تحسین منتقدان مواجه شد. موسیقی متن «برف آخر» ساخته مسعود سخاوتدوست است و فیلمبرداری آن را آرمان فیاض برعهده داشته، که برای این کار برنده جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره فیلم فجر شد. تدوین این اثر نیز توسط اسماعیل علیزاده انجام شده است. فیلم سینمایی برف آخر از ۲۸ آذر ۱۴۰۳ توسط شرکت خانه فیلم اکران میشود و پردیس ملت بهعنوان سرگروه سینمایی آن تعیین شده است. تیزر رسمی فیلم به کارگردانی فرگل قائنی ساخته شده و نسخه اکرانی آن در مقایسه با نسخه جشنوارهای کوتاهتر شده است. با این حال، سازندگان تأکید دارند که این تغییرات صرفاً در راستای بهبود زمانبندی صورت گرفته و تأثیری بر روایت داستان نداشته است.
کلام آخر
در انتها باید گفت فیلم سینمایی برف آخر یکی از بهترین فیلمهای سینمایی در حداقل ۵ سال اخیر است؛ فیلمی که با موضوعی متفاوت و دغدغهای به روز به دور از کلیشههای زندگی شهری و با استفاده از زیباییهای طبیعی ایران به طرزی هوشمندانه توانسته مخاطب را به دیدن آن تا انتها راغب کند. استفاده از سوژهای متفاوت و محیطی صعبالعبور که کار ساخت فیلم را چندین برابر سختتر از ساخت فیلمهای ساده و تک لوکیشن آپارتمانی میکند، باعث شده تا فیلم برف آخر کاری متفاوت از آب دربیاید؛ اثری که قطعا تماشای آن بر پرده سینما تاثیر بیشتر و بهتری بر بیننده خواهد گذاشت. بنابراین اگر به دنبال تماشای فیلمی سینمایی با داستانی خارج از داستانهای رایج در سینمای امروز ایران، مثل داستان قتلهای خانوادگی، عاشقانههایی اجتماعی که معمولا هم با فراق همراه است و یا کمدیهای دهه شصتی هستید، میتوانید به سادگی از زیبایی بی تکلف و بازیهای آرام بازیگران برف آخر لذت ببرید. فیلمی که در دهههای اخیر در سینمای ایران چندان نمونه مشابهی ندارد؛ مگر در فیلم های شاعرانه بهمن قبادی که او هم از فضای زیبا و بکر روستایی و یا کوهستانی ایران برای نمایش سختی زندگی در این مناطق و نتیجهگیریهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بهره میگیرد. شاید دست آخر بد نباشد که بگوییم برف آخر سعی کرده به فضای سینمای کیارستمی نزدیک شود و با نمایش شخصیتی شهری در دل فضایی روستایی برای ادغام دغدغههای انسانی تلاش کند.