معرفی سریال گردن زنی

سریال گردن زنی محصول جدید شبکه نمایش خانگی فیلم نت است که از ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ به روی آنتن رفته است. این سریال نخستین تجربه سامان سالور در ساخت سریال است و تاکنون توانسته توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. سالور که با ساخت فیلم «سه کام حبس» در سی و هشتمین دوره از جشنواره فیلم فجر حضور داشت، با نامزدی برای دریافت چهار سیمرغ بلورین توانست توجه منتقدان را به خود جلب کند. این فیلم عنوان پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سال ۱۴۰۲ را از آن خود کرد. سمیرا حسن پور که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته در سریال گردن زنی هم حضور دارد؛ حسن پور همسر سامان سالور است.

مشخصات سریال

خلاصه داستان سریال گردن زنی 

همان‌طور که از پوستر فیلم هم می‌توان دریافت جشنی خونین به پاست؛ بازیگران همگی اطراف میز عریض و طویل و مجللی به سبک نقاشی مشهور شام آخر اثر داوینچی قرار گرفته‌اند و نور قرمز رنگ محیط خبر از خون به پاشدن، کشتار و مردن بی‌گناهان می‌دهد. 

سریال گردن زنی با عروسی زوج جوان فیلم باران با بازی الیکا ناصری و نیما با بازی کیسان دیباج آغاز می‌شود. صحنه شلوغی است و کم کم بازیگران نام آشنای سینما و تلویزیون به فیلم وارد شده و همین امر باعث جذب مخاطب در همان ثانیه‌های اول فیلم می‌شود.

عروسی در جریان است اما کارگردان با نکات ظریف و دیالوگ هایی کوتاه به مخاطب می‌فهماند که اعضای خانواده های عروس و داماد چندان از این وصلت رضایت ندارند و هرکدام دلیل خاص خود را هم دارند. نوع التهاب حاضر در فضا خبر از وقوع یک فاجعه می‌دهد. سریال گردن زنی در واقع از آخر آغاز می‌شود؛ بعد از وقوع فاجعه سریال به صورت فلش بک به عقب بازمی‌گردد تا دلیل هرکدام از اتفاقات را توضیح دهد.

شخصیت ها در سریال گردن زنی 

برای بهتر فهمیدن روابط سریال گردن زنی باید با قصه زندگی هر یک شخصیت‌ها آشنا شد. اول از همه اجازه دهید خانواده عروس و داماد را جداگانه معرفی کنیم؛ نیما داماد است که دو خواهر و برادر به نام‌های مونا و مانی دارد.

آفاق هم با بازی الهام پاوه نژاد، مادر نیماست و پدر او از دنیا رفته است. پدر نیما که به مرگ مغزی دچار شده بود، اعضای بدن خود را اهدا می‌کند و حالا قلب او در سینه باران، عروس خانواده می‌تپد. شخصیت سایه با بازی ستایش رجایی نیا هم همسر مانی است.

خانواده عروس اما کمی پرتعدادتر از خانواده نیما هستند؛ باران دو برادر به نام‌های بردیا و بهمن دارد و رویانونهالی نقش گیسو مادر باران را بازی می کند. مسعود با بازی حسن معجونی شوهر گیسو و پدر باران، بهمن و بردیاست. مهران غفوریان در نقش فریبرز برادر گیسوست که در ادامه بیشتر با او آشنا خواهیم شد.

جدا از شخصیت‌های خانواده عروس و داماد، چند شخصیت دیگر هم در سریال حضور دارند؛ فردی به نام شاهرخ با بازی پوریا رحیمی سام در سریال ظاهر می‌شود که به تازگی از زندان آزاد شده و به وضوح فردی خلافکار است که بیننده را به انتظار وقوع جرم می‌نشاند. همچنین شخصیتی به نام سرگرد وجود دارد که یک کارآگاه است و داستان او با داستان باران گره خورده است. نقش کارآگاه را امین شعرباف بازی می‌کند.

در قسمت اول سریال گردن زنی چه گذشت؟ 

در قسمت نخست سریال گردن زنی چندین داستان همزمان جلو می‌رود که هرکدام بخشی از چهره  شخصیت‌ها و داستان و راز زندگی آن‌ها را برای ما برملا می‌سازد. اول از همه یک تالار عروسی را می‌بینیم که مهمان‌ها در ابتدا خوشحال‌اند، اما کم کم با یکدیگر وارد تنش می‌شوند. برای مثال مانی برادر نیما ناراحت است؛ چراکه فرزند خود را از دست داده و به دنبال انتقام از عامل مردن اوست. مانی با یک تماس تلفنی به بهانه حضور دوستش در بیمارستان مراسم عروسی را ترک می‌کند.

از طرف دیگر شخصیت شاهرخ خلافکار وارد فیلم شده و به ما می‌گوید که تصویری از دختری که دلبسته اوست، در دست نیماست و نیما قصد اخاذی از او را دارد. اینجا می‌فهمیم که نیمایی که در حوزه مدلینگ فعالیت داشته، چگونه شخصیتی دارد.

شاهرخ که تازه از زندان آزاد شده تصمیم می‌گیرد به خانه نیما برود تا لپتاپی که عکس و فیلم‌هایی که نیما از دختر مورد علاقه‌اش گرفته و روی آن ذخیره کرده را نابود کند، اما نقشه درست پیش نمی‌رود.

در همین حین و بین خبری از برادر عروس، بردیا نیست و فیلم ما را به یک باشگاه زیرزمینی می‌برد که در آن مسابقات چک زنی برگزار می‌شود. عده‌ای جوان در این باشگاه جمع شده و شاهد چک زدن شرکت‌کنندگان در آن هستند و همچنان شور و هیجان و تشویق به راه است.

بردیا یکی از شرکت کنندگانی است که از قضا در میدان چک زنی خیلی کتک خورده. بعید نیست اگر فضای تیره و تار باشگاه چک زنی، شما را به یاد فیلم باشگاه مشت زنی بیاندازد؛ البته محوریت اصلی داستان تاکنون حول باشگاه چک زنی نبوده و باید منتظر قسمت‌ها بعدی باشیم.

در نزدیکی پایان مراسم، عروس و داماد تصمیم می‌گیرند جمع دوستان و آشنایان را زودتر ترک کنند تا بتوانند سریع‌تر به ماه عسل بروند. به همین دلیل زودتر از آن زمانی که شاهرخ انتظار داشت، وارد خانه‌شان می‌شوند. شاهرخ که حالا در خانه است، هر دو عروس و داماد را می‌کشد و با مدارک و پول‌های داخل خانه فرار می‌کند.

همان‌طور که پیش‌تر هم گفتیم، داستان‌های موازی زیادی در سریال گردن زنی در جریان است که در نهایت انتظار می‌رود در انتهای سریال همگرا شوند. یکی از آن‌ها داستان کارآگاه است. کارآگاه که در سریال نام امیر را دارد در گذشته رابطه عاشقانه‌ای با باران داشته و همین امر باعث شد تا پس از قتل او، حل این پرونده و پیداکردن قاتل برای او اهمیت دوچندانی پیدا کند. هنوز شخصیت‌های زیادی باقی مانده‌اند که سریال به آن‌ها نپرداخته و باید منتظر قسمت‌های بعدی باشیم.