سریال شوگان

سریال شوگان یک مینی‌سریال ده قسمتی از شبکه اف اکس (FX) است که در ژاپن قرن هفدهم می‌گذرد و بر اساس رمان پرفروش جیمز کلیول ساخته شده است. داستان درباره جان بلک‌تورون (با بازی کازمو جارویس) است، یک خلبان کشتی انگلیسی که پس از ابتلا به بیماری اسکوروی به سختی جان سالم به در برده و به ژاپن می‌رسد. او که در ابتدا یک «بربر» بی‌فرهنگ به نظر می‌رسد، به تدریج تبدیل به مشاور کلیدی برای لرد یوشی توراناگا (با بازی هیرویوکی سانادا) می‌شود، که درگیر مبارزه‌ای سیاسی برای حفظ قدرت خود است.  

رایگان در تماشاخونه ببینید

در ابتدا ممکن است داستان پیچیده به نظر برسد، اما سریال به مرور جزئیات را روشن می‌کند. یکی از بهترین کاراکترهای سریال، بانو تودا ماریکو (با بازی آنا ساوای) است، یک اشراف‌زاده‌ مسیحی که به زبان انگلیسی مسلط است و به عنوان مترجم بلک‌تورون در جلسات حساس با توراناگا عمل می‌کند.  

مشخصات سریال شوگان

(Shōgun)

  • سازنده : ریچل کُندو، جاستین مارکس بر پایه شوگون اثر جیمز کلیول
  • بازیگران: هیرویوکی سانادا، کوسمو جارویس، آنا ساوایی، تادانابو آسانو، تاکه‌هیرو هیرا، تامی بستو، فومی نیکاایدو
  • تاریخ انتشار: ۲۰۲۴
  • کشور: آمریکا
  • زبان: انگلیسی و ژاپنی
  • راتن تومیتوز: امتیاز ۹۹ از ۱۰۰
  • ژانر: درام تاریخی

پیشنهاد تماشاخونه: بهترین مینی سریال های جهان

داستان در سریال شوگان از چه قرار است؟

رمان جیمز کلیول که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد و به موفقیتی واقعی دست یافت، نه یک بلکه دو میدان نبرد تاریخی پرپیچ‌وخم را در ۱۱۰۰ صفحه‌ی خود کاوش می‌کند؛ یکی پایان دوره جنگ‌های داخلی ژاپن و دیگری جنگ‌های مذهبی در اروپا. این بدان معنا بود که قسمت آغازین سریال شوگان باید حجم عظیمی از اطلاعات طاقت‌فرسا را در خود جای دهد: مستعمرات امپراتوری‌های پروتستان و کاتولیک، آداب نظامی ژاپن، تفاوت‌های ظریف بین امپراتور و شوگان و… چنین مقدمه‌چینی‌هایی معمولاً منجر به ساخت یک سریال تلویزیونی جذاب نمی‌شوند.  

با این حال، شوگان از همان دقایق ابتدایی قسمت اول، خود را از تمام این مسائل رها می‌کند. سریال با کنار گذاشتن توضیحات خسته‌کننده، مستقیماً به هسته داستانی خود می‌پردازد و صحنه‌های جذابی را ارائه می‌دهد که مخاطب انتظار دارد از یک حماسه تاریخی با نام شوگان دریافت کند. 

برخلاف بسیاری از آثار امروزی که نیاز به جستجو در پادکست‌ها و گروه‌های آنلاین دارند تا بتوان شخصیت‌ها و رویدادهایشان را درک کرد، سریال شوگان کاملاً شفاف و قابل فهم است. شما مجبور نیستید هر چند دقیقه دکمه‌ توقف را بزنید و در صفحه ویکی‌پدیا درباره «دوره سنگوکو» جستجو کنید تا داستان را دنبال کنید. این وضوح باعث شده که شوگان یکی از بهترین سریال‌های حال حاضر تلویزیون باشد؛ اثری پرهیجان، خشن، گاهی شوخ‌طبع و درعین‌حال هوشمندانه که دستاوردی نادر محسوب می‌شود.  

سریال شوگان

 شخصیت‌های سریال شوگان

سریال در ابتدا با ارائه یک مقدمه کوتاه تاریخی، چارچوب زمانی خود را مشخص می‌کند: سال ۱۶۰۰ است، ژاپن جواهری از تاج امپراتوری پرتغال محسوب می‌شود و گروهی از پروتستان‌های انگلیسی‌زبان در جستجوی این جزیره هستند تا آن را غارت کنند. در حالت عادی، یک سریال ممکن بود با این پیش‌زمینه ده‌ها شخصیت مختلف با انگیزه‌های پیچیده را معرفی کند تا گستره حماسی جامعه فئودالی ژاپن را به تصویر بکشد.

اما سریال شوگان خوشبختانه فقط از ما می‌خواهد که روی دو مرد تمرکز کنیم: جان بلک‌تورون (با بازی کازمو جارویس)، مزدوری بددهن و خشن که شباهتی به آراگورن دارد و لُرد یوشیی توراناگا (با بازی هیرویوکی سانادا)، یک ژنرال کارکشته که درگیر نزاع‌های سیاسی است و در نهایت به مقام شوگان خواهد رسید.  

این دو شخصیت به شکلی ساده و سرراست معرفی می‌شوند. بلک‌تورون، با ادای نفرت تاریخی خود از کاتولیک‌ها، شرق دور و اسارتش در ژاپن، به شیوه‌ای هوشمندانه اطلاعات مهمی را در قالب دیالوگ ارائه می‌دهد. در همین حال، توراناگا تجسمی از قهرمانان سنتی است که در باغ‌های سنگی اوزاکا قدم می‌زند و درباره وظیفه و سرنوشت تأمل می‌کند. 

شخصیت‌های فرعی نیز به شکلی آشکار پرداخته شده‌اند؛ برای مثال، کاشیگی یابوشیگه (با بازی تادانوبو آسانو)، زندانبان بلک‌تورون، کاملاً شرور است، چرا که یکی از اسیران خود را درون دیگ سنگی عظیمی زنده می‌جوشاند و سپس با نارضایتی می‌گوید که فریادهای مرد بیچاره به اندازه کافی گوش‌خراش نبودند. این به آن معنا نیست که شخصیت‌ها سطحی هستند، بلکه تنها از همان ابتدا موقعیت و انگیزه آن‌ها به‌خوبی درک می‌شود و این برای مخاطبانی که از پیچیدگی‌های غیرضروری داستانی خسته شده‌اند، یک امتیاز بزرگ است.   

دلیل موفقیت سریال شوگان 

همین ویژگی است که شوگان را به چنین موفقیتی بزرگ تبدیل کرده است. این سریال بزرگ‌ترین افتتاحیه تاریخ اف اکس (FX) در سرویس هولو (Hulu) را رقم زد و در حال حاضر امتیاز ۹۹٪ را در راتن تومیتوز دارد. بیشتر منتقدان درباره‌ زیبایی بصری، دقت تاریخی و تضادهای زبانی و فرهنگی آن سخن گفته‌اند. اما نباید از حقیقت ساده جذابیت این سریال غافل شد: ما سریال شوگان را دوست داریم چون دقیقاً می‌دانیم چه خبر است و این ویژگی نباید به این اندازه نادر باشد.

سریال شوگان

نقد و بررسی سریال شوگان

زیبا. اگر بخواهید فصل اول شوگان را در یک کلمه خلاصه کنید، آن کلمه «زیبا« خواهد بود. شوگان در تمام ابعاد هر قسمت را به اوج رسانده است؛ از بازیگری، داستان و توسعه شخصیت‌ها گرفته تا نمایش مناظر شگفت‌انگیز طبیعت و با این حال، این زیبایی مانعی برای تجربه عمیق یک فرهنگ کهن و قدرتمند به دقیق‌ترین و واقعی‌ترین شکل تاریخی نمی‌شود. 

دین در این داستان نقش پررنگی ندارد، چراکه اگرچه مذهب در آن دوران یکی از محرک‌های اصلی استعمار بود، اما اگر در این داستان بیش از حد مورد تأکید قرار می‌گرفت، تعادل روایت را بر هم می‌زد. با این حال، در لحظاتی کلیدی، نقش تأثیرگذاری ایفا می‌کند. در این میان، تودا ماریکو احتمالاً یکی از بهترین خطوط داستانی را در کنار بلک‌تورون دارد. او از خاندان سلطنتی است، اما درگیر چالشی پیچیده از معنا و ارزش شخصی است، در حالی که به عنوان مترجم بلکتورون نیز ایفای نقش می‌کند.

 شوگان: جایی که سینمای ناب با داستانی حماسی تلاقی می‌کند

هسته اصلی این سریال، فیلمبرداری و نحوه نمایش آن است؛ توجهی که به کوچک‌ترین جزئیات شده، حیرت‌انگیز است. مطالعه نحوه بازسازی صحنه‌ها، طراحی لباس‌ها و حتی رفتارهای روزمره شخصیت‌ها نشان می‌دهد که سازندگان تا چه حد به اصالت وفادار بوده‌اند. حتی  برای فیلمبرداری سریال شوگان، درختی را کاشتند و از آنجایی که پروژه چندین سال طول کشید، توانستند در طول نمایش، مراحل رشد و شکوفایی آن را ثبت کنند.

هیرویوکی سانادا، که نقش یوشیی را بازی می‌کند، یکی از تهیه‌کنندگان این اثر نیز هست. او اظهار کرده که این یکی از معدود دفعاتی است که در مقام تهیه‌کننده فعالیت داشته و خوشحال‌تر از این نمی‌توانست باشد، چرا که در تلاش بوده است تا اصیل‌ترین فیلم زندگی حرفه‌ای خود را بسازد. این ادعای بزرگی است، به ویژه از زبان کسی که در آخرین سامورایی، فیلمی که در بازنمایی تاریخ واقعی ژاپن بسیار موفق عمل کرد، حضور داشته است.

 مقایسه سریال شوگان با سریال محبوب بازی تاج و تخت 

شوگان از نظر تماتیک تا حدودی شبیه بازی تاج و تخت است؛ هر دو سریال دارای شخصیت‌هایی کاریزماتیک اما خودخواه، سادیستی و گرفتار در دسیسه‌های سیاسی هستند. هر دو آثار پر از خشونت‌های خشن، توطئه‌های قرون‌وسطایی در نور شمع و صحنه‌های تاریک هستند که به نمایش قدرت و روابط نابرابر می‌پردازند. اما تفاوت بزرگ اینجاست که بازی تاج‌وتخت اغلب با قسمت‌های کسل‌کننده میان‌فصل که در آن شخصیت‌ها دور یک میز چوبی در کینگز لندینگ نشسته و درباره مسائل اداری بحث می‌کردند، آسیب می‌دید.  

در مقابل، شوگان هیچ‌چیز را مانع پیشروی پرسرعت خود نمی‌گذارد. همه جزئیات مدیریتی به سرعت و بدون حاشیه‌پردازی ارائه می‌شوند. صحنه‌ها روشن و سرشار از وضوح بصری و روایی هستند. پیچیدگی‌های غیرضروری، نمادگرایی‌های تاریک، و پیش‌زمینه‌های مبهم در اینجا جایی ندارند.  

چگونه بلک‌تورون می‌تواند با نخبگان ژاپنی ارتباط برقرار کند؟ چون کمی پرتغالی بلد است و مترجمان نیز این زبان را می‌فهمند. چگونه می‌فهمیم که یکی از زیردستان توراناگا مرتکب یک خطای اجتماعی شده است؟ چون آن سامورایی بلافاصله تهدید می‌کند که سپوکو (نوعی خودکشی آئینی) انجام می‌دهد. شوگان خودش را متواضعانه واضح و شفاف نشان می‌دهد و در همین روش، به نوعی از شکوه جدید دست پیدا می‌کند. 

کلام آخر

شوگان یک شاهکار است، بی‌کم‌وکاست. از ابتدا تا انتها، مخاطب را درگیر خود می‌کند و روایتی پیچیده را با ظرافتی بی‌نقص ارائه می‌دهد. هر قسمت ترکیبی از تعلیق، هیجان و احساس است که مخاطب را تا آخرین لحظه میخکوب می‌کند. دقت بی‌نظیر در جزئیات تاریخی هم باعث می‌شود که کاملاً در دنیای آن غرق شوید.

بازنمایی ژاپن فئودالی در این مجموعه لذت‌بخش است، چراکه به زیبایی به روابط قدرت و تقابل فرهنگی پرداخته است. شخصیت‌ها عمیق و چندلایه هستند و انگیزه‌هایشان به‌خوبی پرداخت شده است. با پیشروی داستان، مخاطب بیش از پیش درگیر کشمکش‌های آنان می‌شود، برای برخی شخصیت‌ها دل می‌سوزاند و از برخی دیگر متنفر می‌شود.

در یک کلام، شوگان فقط یک سریال نیست، بلکه سفری عمیق به دنیایی دیگر است؛ اثری که هنر داستان‌گویی و زیبایی بصری را به سطحی خیره‌کننده می‌رساند. 

دیدگاهتان را بنویسید