صفحه اصلی > دانستنی های فیلم : در «کشتنِ گوزن مقدس»، اسطوره‌ای یونانی بدل به هبوط یک خانواده‌ به جهنم می‌شود.

در «کشتنِ گوزن مقدس»، اسطوره‌ای یونانی بدل به هبوط یک خانواده‌ به جهنم می‌شود.

کارگردان «خرچنگ»، اسطورۀ ایفیژنی را بدل به داستانی هشدارآمیز برای غافلان می‌کند

نوشتۀ آلیسا ویلکینسون

یونگوس تانتیموس(Yorgos Lanthimos )، کارگردان یونانی، سبک به‌خصوص خود را در فیلم‌های «دندان‌ نیش» و «خرچنگ» به کمال رساند: بازیگران او دیالوگ‌های خشک و رسمی خود را با ارائه عامدانه و بیش‌ازحد تصنعی‌ای می‌خوانند که با موقعیت‌های مضحک آن‌ها متعارض است؛ چه [این بازیگر] خانواده‌ای باشد که همواره فرزندان بزرگسالش را از تعامل با دنیا به‌دور داشته است، چه ساکنین هتلی که در آن همه یا باید در عرض چند هفته زوجی [برای خود] بیابند یا آنکه بدل به یک حیوان شوند. این سبک رسمیِ عجیب، تصوّری از چهرۀ آرامی ایجاد می‌کند که همواره با خشونتی هولناک و بی‌معنی نشان داده می‌شود.

کلیتِ اثر به‌گونه‌ای پرداخته شده است که هم توهین‌آمیز باشد و هم بینندگان را بر آن دارد که صاف بنشینند؛ با درنظرگرفتنِ اینکه لانتیموس ایده‌ای دارد که از زیر سطح می‌جوشد و آن، معمولاً نقدی است بر هنجارهای حاکم بر جوامعِ به‌ظاهر مُبادیِ‌آداب؛ از این نظر، «کشتنِ گوزن مقدس» اوج [کارِ] لانتیموس است؛ اگرچه بینندگان ممکن است در ابتدا فریب بخورند و تصور کنند که او به‌سوی سبکی طبیعی‌تر منحرف شده است. این فیلم که (به‌همراه «تو واقعاً هرگز اینجا نبوده‌ای»، اثر لین رمزی(Lynne Ramsay)) برندۀ جایزۀ بهترین فیلم‌نامه در جشنوارۀ کن شد، ‌با هنرمندیِ کولین فارِل(Colin Farrell) و نیکول کیدمن(Nicole Kidman)، [در نقشِ] جراحی به‌نام استفان و همسرِ چشم‌پزشکش، آنا، است که والدین ثروتمندِ دو فرزند، کیم (Raffey Cassidy) و باب (Sunny Suljic) نیز هستند. این خانواده در یک حومۀ آمریکاییِ معمول و مرفه زندگی می‌کنند و به‌نظر می‌‌رسد که در اکثر موارد، معمولی‌اند، اگرچه کمی با یکدیگر خشک و رسمی برخورد می‌کنند.

با ورود پسر نوجوانی به‌نام مارتین(Barry Keoghan) به زندگی آن‌ها، که پدرِ این نوجوان بر روی میز جراحی استفان درگذشت، کلیت این نمای خارجی در هم می‌شکند. استفان که [درقبال این مرگ] احساس مسئولیت می‌کرد، پس از این اتفاق به ملاقاتِ پسر نوجوان می‌رفت و از او مواظبت می‌کرد؛ اما مارتین خیالات مختلفی برای این خانواده در سر می‌پروراند و از اینکه این نیز یکی از فیلم‌های لانتیموس است، می‌توان حدس زد که پایان خوشی در کار نخواهد بود.

بعدتر در فیلم، شخصی فی‌البداهه به اسطورۀ ایفیژنی اشاره می‌کند که این اسطوره در پیوند با عنوان فیلم، کلید حلِ کل این معما است. روایت‌های مختلفی از اسطورۀ ایفیژنی وجود دارد؛ اما روایت اصلیِ آن، آنجایی آغاز می‌شود که آگامِمنون، فرمانده یونانی، در هنگامی که ناوگانش را برای حرکت‌کردن به‌سوی تروا آماده می‌کند، تصادفاً در بیشه‌ای از آنِ آرتمیس، خدای شکار، ‌ گوزنی را می‌کُشد. آرتمیس در مجازاتِ او، نقشه‌های ناوگانِ او را نقش‌برآب‌ می‌کند. آگاممنون، پریشان‌خاطر [از این موضوع]، از پیش‌گویی یاری می‌جوید که به او می‌گوید برای آنکه ورق را [به‌نفعِ خود] برگردانَد، باید دخترِ خود، ایفیژنی را قربانی کند. او در ابتدا، از این عمل سر باز می‌زند؛ اما با وخیم‌ترشدنِ وضعیت، به تجدیدنظر می‌افتد. در بسیاری از روایت‌های اسطورۀ ایفیژنی، او [ایفیژنی] خود، به نیتِ ایزدی پی می‌بَرَد و از پدرش درخواست می‌کند که جانش را بگیرد و فدای [ایزد] کند.

در روایت‌های مختلف، داستان به اَشکال متفاوتی پایان می‌یابد: در برخی روایت‌ها، ایفیژنی می‌میرد؛ در برخی دیگر، او زنده می‌مانَد و در دیگر روایات، در آخرین لحظه، او جای خود را به گوزنی دیگر می‌دهد که به‌جای او بمیرد و او خود، زنده بماند؛ بااین‌حال، عنصر کلیدی در تمامِ این روایات، این است که یک فرمانده نظامیِ عظیم‌الشأن، آن‌قدر تحقیر می‌شود که برای تضمین پیروزی‌اش، حتی مایل می‌شود به قربانی‌کردنِ فرزند خودش نیز فکر کند.

آوردنِ جزئیات در اینجا نامعقول است؛ بنابراین من از این موضوع اجتناب می‌کنم؛ اما «قتل گوزن مقدس»، اگرچه اقتباسی طابق‌النعل‌بالنعل از اسطورۀ ایفیژنی نیست، ولی بی‌شک بر پایۀ آن صورت گرفته است؛ بااین‌حال، لانتیموس، به‌پیرَوی از سنت یونانی، ‌عناصرِ این اسطوره را اختیار می‌کند و آن‌ها را یک بار دیگر در هم می‌آمیزد و داستانی از قدرت و فداکاری می‌آفریند که در آن، برخی شخصیت‌ها را در یکدیگر فرو می‌بَرَد و  همچنان حول بخش‌هایی دیگر می‌گردد تا روایتی نو از داستان ارائه کند.

حاصل، برداشتی کاملاً مدرن از این اسطوره، با افزودنِ چاشنیِ مکبث بر آن، برای محکم‌کاری است و  این وحشتناک است.  ایزدی انتقام‌جو در گوشه‌کناری از فیلم کمین کرده است؛ اما هویتِ این ایزد نامعلوم است: یک شخصیت خاص است؟ یک ایزد صالح؟ نیرویی از شرِّ بَرین؟ یا غرور مبتذلِ آدمی؟

حاصل، به‌هیچ‌رو دلگرم‌کننده نیست؛ اما این به‌طور خوشایندی ترسناک است:‌ داستانی هشداردهنده برای غفلت‌کاران و  سینمای وحشتی که دنیایی عاری از هرگونه نیکی را به تصویر می‌کشد. در جهان لانتیموس، عشق، سازه‌ای است که دربرابرِ دیگر رانه‌ها و امیال آدمی فرومی‌ریزد؛ حال، این  رانه می‌تواند حفظ چهرۀ خود، دوری از رنج، غلبه بر دشمن و یا صرفاً‌ زنده‌ماندن باشد. «کشتنِ گوزن مقدس» همۀ آن‌ها را، در خدمت به کابوسی اسطوره‌گون، با یکدیگر می‌آمیزد.

«کشتنِ گوزن مقدس» (The Killing of a Sacred Deer 2017) در جشنوارۀ فیلم کن اکرانِ اولیه شد، در آمریکای شمالی نیز در جشنوارۀ فیلم تورنتو برای اولین بار اکران شد و قرار است در 20 اکتبر در ایالات متحده اکران شود.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید